مانیتورها پنجرهای به دنیای کامپیوترهای دسکتاپ هستند. بدون داشتن نمایشگری مناسب هر کاری با کامپیوتر شخصی، کمفروغ و بیرنگ و لعاب بهنظر میرسد، چه آن اجرای بازی باشد، چه تماشای عکسها و ویدئوها و چه حتی مرور متون وبسایت. سازندگان مانیتور به خوبی میدانند که تجربه کار با دسکتاپ تا چه اندازه تحت تأثیر کیفیت، ابعاد و مشخصات مانیتورها است و بازار را با انواع گوناگونی از مانیتورها با ویژگیها و ردههای کاربری مختلف پر میکنند.
مانیتورهای زیادی با رزولوشنهای مختلف، ابعاد و ویژگیهای متفاوتی در بازار یافت میشود و از سویی ما اهداف متفاوتی برای کار با یک مانیتور داریم. برخی از ما به مانیتوری برای کارهای روزمره، مرور وب و تماشای ویدئو نیاز داریم، برخی بهدنبال مانیتوری برای ارتقای تجربه گیمینگ خود هستیم و برخی دیگر خواهان نمایشگری درخور برای انجام کارهای حرفهای نظیر آفرینش گرافیکی، طراحی سهبعدی و ویرایش ویدئو هستیم. بنابراین باید بدانیم برای هر کدام از این کاربردها چه نمایشگری با چه ویژگیهایی مناسب است و باید در بازار بهدنبال چه مانیتوری باشیم. پیش از خرید دانستن تفاوتهایی که بین مانیتورهای حرفهای، گیمینگ و مصارف عام وجود دارد، حائز اهمیت است و بهتر است بدانیم برای خرید هر نوع مانیتور، تمرکز ما بیشتر بر کدام ویژگیها باشد.
بنابراین نکتهی اساسی در خرید یک مانیتور اولویتبندی انتظاراتمان از این کالای سختافزاری است. مانیتوری که انتظارات یک گیمر و در عین حال یک ویرایشگر ویدئو را همزمان برآورده کند، اگرچه شاید در بازار وجود داشته باشد؛ اما قطعاً قیمت بالایی خواهد داشت. پیش از آنکه وارد بحث موارد حائز اهمیت در خرید یک مانیتور شویم، بهتر است ابتدا با انواع مانیتورهای موجود در بازار آشنا شویم و پس از آن به بررسی تشریحی ویژگیهای کلیدی مانیتورها که باید در هنگام خرید درنظر گرفته شود میپردازیم.
انواع مانیتورهای موجود در بازار
مانیتورها را از نظر حوزهی کاربرد میتوان به سه ردهی کاربری مصارف عام، حرفهای و گیمینگ تقسیم کرد که در ادامه با حوزهی کاربرد هر نوع مانیتور آشنا میشویم.
مصارف عام
مانیتورهای مصارف عام، مانیتورهایی هستند که برای انجام امور روزمره، دفتری، کسبوکار و اداری در خانهها و دفاتر کار و ادارات یافت میشوند. این مانیتورها بیشتر برای کاربردهای عادی، اجرای نرمافزارهای آفیس، ویرایش متن، مرور وب و در کل اجرای برنامههایی که محتوای گرافیکی خاصی ارائه نمی کنند، استفاده میشود. معمولاً از روی برچسب قیمت میتوان بهراحتی دریافت که با نمایشگری از این رده سر و کار داریم. کامپیوترها نیاز به منابع سختافزاری چندانی برای هماهنگ شدن با این مانیتورها ندارد.
مانیتورهای حرفهای
برای آفرینندگان هنری، گرافیستها، تولیدکنندگان محتوا، معماران، طراحان، انیمیشن سازها، سینماگران، ویرایشگران ویدئو و همه افرادی که در حوزه سرگرمیهای بصری فعالیت میکنند، بهترین گزینه انتخاب و خرید یک نمایشگر حرفهای است. دقت در نمایش رنگها و ارائهی فضای رنگی به گستردگی جهان واقعی دو ویژگی کلیدی چنین مانیتورهایی است.
اگرچه قیمت این مانیتورها در مقایسه با دیگر نمایشگرهای کامپیوتر بالا است، اما برای کارهای گرافیکی نباید به سراغ مانیتورهای ارزانقیمت رفت؛ چرا که رنگهای به نمایش درآمده روی یک مانیتور رده پایین، پس از اتمام کار ممکن است روی نمایشگرهای دیگر با آنچه که در ذهن دارید بسیار متفاوت دیده شود. در کنار مانیتورهای حرفهای نیاز به کامپیوتری دارید که قادر به اجرای روان نرمافزارهای گرافیکی و سهبعدی نظیر فتوشاپ، اتوکد، پریمیر و… باشد.
مانیتورهای گیمینگ
مهمترین مشخصهی یک مانیتور گیمینگ خوب، سرعت بالای آن در نمایش محتوا است؛ به عبارت دیگر این دسته از محصولات باید نرخ تازهسازی (Refresh Rate) بالا و زمان پاسخگویی (Response Time) کوتاهی داشته باشند. حداکثر نرخ تازهسازی در مانیتورهای امروزی ۲۴۰ هرتز است. این مشخصه به این مفهوم است که صحنههای بازی را میتوان تا ۲۴۰ فریم در ثانیه روی صفحهنمایش مانیتور نمایش داد. بدین ترتیب شاهد نمایشی روان، بدون پرش و هالهزایی (Ghosting) از بازی در حال اجرا روی مانیتور خود خواهید بود. سرعت پاسخگویی نیز معیاری از توانایی مانیتور در تغییر رنگ سریع پیکسلها و جایگزین کردن محتوای پیکسلی است. در حال حاضر سریعترین مانیتورها سرعت پاسخگویی معادل یک میلی ثانیه (1ms) دارند. این ویژگیها در ادامهی مقاله به تفصیل واکاوی خواهند شد.
حال که با انوع مانیتورهای بازار آشنا شدیم، لازم است با مشخصههای تخصصی دنیای مانیتورها و پارامترهای مؤثر در انتخاب و خرید آنها به خوبی آشنا شویم. در ادامه به بررسی ویژگیهای اصلی یک مانیتور خواهیم پرداخت.
مشخصات فنی مانیتور
اولین قدم برای خرید مانیتوری ایدهآل مناسب با هر کاربری، آشنایی با مشخصات فنی این دسته از محصولات است. با اطلاع از این مشخصهها تا حد زیادی قادر به انتخاب گزینههای مورد نظر خود خواهید بود که در ادامه با بررسیهای بیشتر، نمونهی ایدهآل را خریداری کنید.
رزولوشن مانیتور
تصاویری که روی پنل هر نمایشگر LCD نمایش داده میشود، متشکل از میلیونها نقطهی نوری یا پیکسل کوچک است. بنا به تعریف، پیکسل کوچکترین عنصر قابل آدرسدهی در یک نمایشگر دیجیتال با قابلیت آدرسدهی تمام نقاط است. سیگنالی که از کارت گرافیک به خروجی نمایشگر ارسال میشود، حامل اطلاعات رنگ و روشنایی جداگانه به ازای هر پیکسل است. پس هر پیکسل را میتوان کوچکترین جزء قابل کنترل از پنل مانیتور یا تصویری دانست که در آن به نمایش در میآید. هر پیکسل شامل سه سابپیکسل و هر سابپیکسل مسئول نمایش یکی از رنگهای اصلی قرمز، سبز و آبی (RGB) است. نمایشگرهای مختلف امروزی شامل انواع پلاسما، پروژکتورها و نمایشگرهای کریستال مایع شامل LCD و LED آرایهی ثابتی از پیکسلها شامل صدها سطر و ستون دارند که تصاویر را با وضوح بالا به وجود می آورند.
رزولوشن نمایشگر از تعداد پیکسل مجزا در عرض و تعداد پیکسل در ارتفاع نمایشگر خبر میدهد. رزولوشن بهصورت تعداد پیکسلها در عرض ضربدر تعداد پیکسلها در ارتفاع نمایشگر یا تصویر بیان میشود. برای مثال اگر نمایشگری امکان نمایش ۱۰۲۴ پیکسل در عرض و ۷۶۸ پیکسل در ارتفاع تصویر را داشته باشد، گفته میشود که رزولوشن آن ۷۶۸×۱۰۲۴ پیکسل است.
بیشتر مانیتورهای امروزی عموماً با رزولوشنهای زیر روانه بازار میشوند:
1920×1080=1080p (Full HD)
2560×1440=1440p (QHD)
3840×2160=2160p (4K) (UHD)
البته مشتقات دیگری از این رزولوشنها نیز در بازار یافت میشود که در بخش مربوط به نسبت تصویر به بررسی آنها خواهیم پرداخت. در تصویر زیر انواع دیگری ار رزولوشنها بهصورت قیاسپذیر ترسیم شده است.
اگرچهبا افزایش تعداد پیکسلهای قابل نمایش در یک مانیتور، تصویری بهتر و با جزئیات بیشتر دریافت میکنید، اما برخی محدودیتها در مانیتورهایی با رزولوشن بالاتر وجود دارد که پیش از خرید باید به آن توجه داشت.
اولین محدودیت نیاز به منابع سختافزاری قویتر و پردازندهی گرافیکی با توان عملیاتی بالاتر برای پردازش پیکسلهای بیشتر بهویژه در زمان اجرای بازیها است. در زمان اجرای بازی پردازندهی گرافیکی باید بتواند تمامی پیکسلهای نمایشگر را با زمانبندی دقیق و بدون تأخیر، با ارسال سیگنالهای پیدرپی تغییر داده و محتوای تصویر را در کسری از ثانیه جایگزین کند. محتوایی که شامل اطلاعات رنگ و روشنایی نقطه به نقطه است، برای داشتن حرکات و نمایشی روان چند ده بار در ثانیه تغییر میکند. مانیتورهای 4K تصویری با جزئیات اعجابانگیزی ارائه میدهند، اما اگر کامپیوتر آمادگی لازم برای پردازش ۸/۳ میلیون پیکسل این رزولوشن را در کسری از ثانیه نداشته باشد، تجربهی تصویری بهشدت محدود شده و تجربهی تماشای ویدئو و اجرای بازیها با کندی و تأخیر فراوان ضربهی بزرگی خواهد دید. رزولوشن بالایی که میتواند در بازیهای کامپیوتری جلوهگری بینظیری داشته باشد، خود تبدیل به بزرگترین مانع در راه اجرای آن بازی میشود. بسته به کاربرد و سایر منابع سیستمی خود ممکن است گاه لازم باشد از رزولوشنهای خیلی بالا صرفنظر کرده و مثلاً بهجای خرید یک مانیتور 4K به سراغ نمایشگری با رزولوشن QHD بروید.
دومین نکته ای که ممکن است مانع از داشتن تجربهی کاربری خوب با یک مانیتور 4K شود، قابلیت فونت اسکیلینگ سیستمعامل است. تراکم پیکسلها در مانیتوری با رزولوشن فوقالعاده بالا باعث میشود اشیا و فونتهای ویندوز کوچک و فشرده ظاهر شوند و گاه حتی خواندن متن در چنین نمایشگرهایی دشوارتر باشد. در مورد این موضوع در قسمت تراکم پیکسلی بیشتر صحبت خواهیم کرد، اما با درنظر گرفتن این محدودیت شاید مایل باشید مانیتوری تهیه کنید که اگرچه دیدن فیلم و تصاویر در آن لذت بخش است، شما را با مشکلات جدی در خوانایی ویندوز مواجه نکند.
اندازهی نمایشگر
به هنگام گشتوگذار در بازار برای یافتن مانیتوری مناسب، معمولاً اولین چیزی که در ذهن نقش میبندد، ابعاد و اندازهی صفحهنمایش است. هرچه این اندازه و ابعاد بزرگتر باشد تجربه کاربری از کار با مانیتور بهتر است؛ اما باید توجه داشت که ابعاد خیلی بزرگ در فاصله نزدیک کمتر از ۷۰ سانتیمتر با ناظر نیز محدودیتهای خود را دارد.
مانیتورهای امروزی معمولا ابعاد و اندازههایی از ۲۱ تا ۳۴ اینچ دارند، اما گاه مدلهایی با نسبت تصویر متفاوت تا ۴۹ اینچ نیز در بازار به چشم می خورد. گذشته از تمام فناوریهایی که در ساخت یک نمایشگر به کار میرود، معمولاً با افزایش ابعاد قیمت نمایشگر نیز بیشتر میشود. هنگام خرید باید دقت کرد که در رزولوشنی معین، هرچه مانیتور بزرگتر شود، از تراکم پیکسلها کاسته خواهد شد و به همان میزان کیفیت تصویر نیز افت خواهد کرد. به طوری که حتی ممکن است در فاصلهی نزدیک پیکسلهای تصویر با چشم عادی از یکدیگر قابل تفکیک باشند. بنابراین توصیه ما این است که تنها در صورتی مانیتوری با ابعاد بزرگتر از ۲۷ اینچ تهیه کنید که از رزولوشن بالاتر از 1080p بهره ببرد. در بخش تراکم پیکسلی در مورد نسبت ابعاد یک مانیتور و رزولوشن آن بیشتر صحبت خواهیم کرد.
نسبت تصویر (Aspect Ratio)
اکنون که با مفهوم رزولوشن و اندازهی نمایشگر آشنا شدیم، زمان مناسبی برای تبیین مفهوم نسبت تصویر است. نسبت تصویر عبارت است از نسبت عرض صفحهنمایش به ارتفاع آن. تلویزیونهای قدیمی نمایشگری مربعی شکل داشتند و با عرض کمی بزرگتر از ارتفاع، نسبت تصویر برابر با ۴:۳ داشتند. در سال ۱۹۸۷ اولین مانیتورها با این نسبت تصویر و رزولوشن ۴۸۰×۶۴۰ به بازار عرضه شد. در زمان نگارش این مقاله، بیشتر مانیتورهای موجود نسبت تصویر ۱۶:۹ دارند. مانیتورهای FHD با رزولوشن ۱۰۸۰×۱۹۲۰، نمونههای QHD و 4K با رزولوشن ۱۴۴۰×۲۵۶۰ و ۲۱۶۰×۳۸۴۰ با این نسبت تصویر در بازار یافت میشوند. در یک نسبت تصویر ثابت، اگر تعداد پیکسلها در عرض و ارتفاع تصویر دو برابر شود، تصویر بسیار شفافتر و واضحتری به دست می آید. بنابراین میتوان گفت در نسبت تصویر ۱۶:۹ مانیتور 4K جزئیات چهار برابر بهتر از انواع FHD دارد.
اما مانیتورهای خاصی در بازار یافت میشود که نسبت تصویر در آنها متفاوت است. در ادامه مهمترین نمونههای موجود از این نوع را بررسی خواهیم کرد.
مانیتورهای فوق عریض (Ultra Wide)
این مانیتورها همانطور که از نامشان پیدا است، عرض بسیار بیشتری در مقایسه با انواع ۱۶:۹ رایج دارند. مانیتورهای فوق عریض فضای نمایش بیشتری در اختیار کاربر قرار میدهند که حالتی شبیه کنار هم قرار گرفتن چند مانیتور را شبیهسازی میکند. این محصولات برای نمایش پنجرههای چند اپلیکیشن بهصورت پهلو به پهلو در کنار هم گزینهی ایدهآلی هستند و میتوانند بهترین انتخاب برای خرید مانیتوری حرفهای در نظر گرفته شوند. نسبت تصویر ۲۱:۹ (با رزولوشن ۱۰۸۰×۲۵۶۰ یا ۱۴۴۰×۳۴۴۰) و گاه حالت عریضتر ۳۲:۹ (با رزولوشن ۱۰۸۰×۳۸۴۰) برای این دسته از مانیتورها در دسترس است. باتوجه به اینکه بیشتر فیلمها و محتواهای ویدئویی با نسبت تصویر ۱۶:۹ ارائه میشوند، ممکن است تطبیق ویدئو با چنین نمایشگرهایی بهسادگی انجام نپذیرد.
مانیتورهای خمیده
همزمان با ورود تلویزیونهای خمیده در سال ۲۰۱۴ به بازار، انواع مختلفی از این نوع صفحاتنمایش نیز به دنیای مانیتورها راه یافت. هدف اصلی از این طراحی عرضهی کامل تصویر در افق دید کاربر و ایجاد حس غوطهوری در فضای تصویر است. مانیتورهای خمیده تنوع زیادی در بازار دارند و به همین دلیل با بهرهوری از نسبت تصویر مختلف، نمونههای عادی یا عریض و فوقعریض از آنها یافت میشود. البته مانیتورهای فوقعریض برای نمایش بهتر محتوا به کاربر بهخصوص در بخشهای کناری خود، عموما بهصورت خمیده تولید میشوند.
تراکم پیکسلی یا PPI
یکی از فاکتورهای مهم در کیفیت و شفافیت تصویر یک نمایشگر LCD تراکم پیکسلی یا تعداد پیکسلهایی است که در هر اینچ مربع پنل نمایشگر جا خوش کرده است. هرچه تعداد پیکسلها در هر اینچ مربع (PPI) بالاتر باشد، تصویر شفافتر و واضحتری به دست میآید.
در رزولوشن معین هرچه اندازهی پنل بزرگتر شود، PPI افت میکند و کیفیت تصویر کاهش مییابد و برعکس هرچه اندازهی پنل کوچکتر شود، بالطبع PPI ارتقا یافته و کیفیت تصویر افزایش باید. بههمین دلیل در نمایشگرِ کوچک گوشیهای موبایل ویدئوهای 1080p شفافتر و واضحتر از تلویزیونهای ۵۰ اینچی بهنظر میرسند. اگر بهدنبال مانیتوری با ابعاد بزرگتر از ۲۷ اینچ هستید، حتماً بهدنبال گزینهای با رزولوشنهای بالاتر از 1080p باشید تا با افت تراکم پیکسلی و پدیده قابل تفکیک بودن پیکسلها از فاصلهی نزدیک مواجه نشوید.
تراکم پیکسلی بهینه در مانیتوری که قرار است با سیستمعامل ویندوز کار کند، ۱۰۹ پیکسل بر اینچ مربع است. در این حالت متون، نوشتارها و آبجکتهای ویندوز از نظر خوانایی و شفافیت در بهترین وضعیت قرار دارند. هرچه تراکم پیکسلی افزایش یابد، متون و آبجکتها ریزتر و ناخواناتر میشوند. بنابراین اگرچه کیفیت تصویر مانیتوری با تراکم پیکسلی بالا بهتر است، کار با نرمافزارهای متنی و منوهای ظریف را دشوارتر میکند. البته ویندوز برای غلبه بر این مشکل از قابلیت مقیاسدهی DPI استفاده میکند؛ با این هدف که متون را خواندنیتر و آبجکتها را واضحتر نمایش دهد. اما همیشه نمیتوان از کارایی این ابزار برای خواناتر کردن متنهای ریزنوشته بهخصوص در محیط و نرمافزارهای مختلف اطمینان داشت.
سازندگان نمایشگرها براساس استقبال کاربران رایانههای شخصی، بر ارائهی رزولوشنهای بالاتر با ابعاد نمایشگر فعلی متمرکز هستند تا شفافیت و کیفیت تصاویر را افزایش دهند. مشاهدهی رزولوشنهای بالایی نظیر 4K روی نمایشگرهای ۲۴ تا ۲۸ اینچی، این روزها پدیدهای مرسوم است. اما بهعنوان یک قانون کلی در نظر داشته باشید که برای رزولوشن 4K به سراغ بزرگترین ابعاد در دسترس در محدودهی بودجهی خود بروید؛ برای رزولوشن QHD بهترین ابعاد ۲۷ تا ۲۸ اینچ است، گرچه در رزولوشن 4K هم تجربهی مناسبی با این اندازه نمایشگر خواهید داشت.
زمان پاسخگویی (Response Time)
سرعت پاسخگویی مشخصهای است که بیشترین کاربرد را در دنیای مانیتورهای گیمینگ دارد. از نظر فنی اندازهی این پارامتر بسته به سرعت پیکسلهای کریستال مایع در تغییر حالت خود دارد؛ سرعت تغییر رنگ پیکسلهای نمایشگر از رنگ سیاه به سفید (Black to White) یا از خاکستری به خاکستری (Gray to Gray) دو روش متداول اندازهی گیری زمانپاسخگویی پنلهای صفحهنمایش است. لذا زمان پاسخگویی را میتوان سرعت نمایشگر در ترسیم فریم تصویر بعدی بهجای فریم قبلی با تغییر وضعیت تمام یا بخشی از پیکسلها دانست.
هرچه زمان پاسخگویی کمتر باشد و تغییر وضعیت پیکسلها سریعتر انجام شود، روند نمایش و جایگزینی تصاویر روانتر شده و از پدیدههایی مثل تاری (Blurring) وهالهزایی (Ghosting) ممانعت میشود. اگر زمان پاسخگویی نمایشگری مناسب نباشد، این کاستیهای بصری تجربهی کاربری را تخریب خواهد کرد.
بهطور کلی هرچه زمان پاسخگویی نمایشگر کمتر باشد، بهتر است. نمایشگری با زمان پاسخگویی 1ms (یک میلیثانیه) بهتر از نمونههایی با 5ms است. با این وجود چندان نمیتوان بر زمان پاسخگویی درج شده در جداول مشخصات فنی یک مانیتور اتکا کرد. سازندگان مختلف روشهای متفاوتی برای سنجش زمان پاسخگویی مانیتورهای خود دارند و ممکن است نمایشگری با زمان پاسخگویی 5ms از یک برند، در تغییر وضعیت پیکسلها کندتر از مانیتور مشابهی از برند دیگر عمل کند.
از سوی دیگر زمان پاسخگویی ارتباط تنگاتنگی با نوع پنل شامل IPS ،VA یا TN دارد که در ادامه با تشریح انواع این پنلها و مشخصه های آنها بیشتر آشنا خواهیم شد. واژگان دیگری نظیر زمان پاسخگویی خاکستری به خاکستری G2G نیز در میان ویژگیهای یک مانیتور دیده میشوند که ابهام بیشتری ایجاد میکنند. با این وجود هرچه زمان پاسخگویی اعلام شده برای مانیتوری کمتر باشد، آن مانیتور از معایبی مثل تاری (Blurring) و هالهزایی فاصلهی بیشتری دارد. زمان پاسخگویی در مانیتورهای ردهبالای امروزی 5ms و در بهترین حالت 1ms است.
تصویر بالا مربوط به نمایشگری با زمان پاسخگویی بالا است که در آن تاری و هالهی تصویر کاملا قابل رویت است؛ تصویر پایین مربوط به نمایشگری با زمان پاسخگویی مطلوب است
روشنایی (Brightness)
مشخصهی روشنایی مانیتور بیانگر شدت روشنایی روشنترین رنگ سفیدی است که نمایشگر قادر به تولید آن است و گاه به بیان فنی تر به آن درخشندگی (Luminance) نیز گفته میشود. بهطور معمول نمایشگرهای LCD برای کار در شرایط معمولی بسیار روشن جلوه میکنند و از منوی تنظیمات نمایشگر یا On-Screen Display (به اختصار OSD) برای تنظیم و تعدیل شدت روشنایی استفاده میشود. واحد سنجش روشنایی فیزیکی یک نمایشگر شمع بر متر مربع (cd/m2) یا نیت است. روشنایی توصیه شده برای نمایشگر LCD جهت کار در شرایط عادی نوری (نه بسیار روشن و نه خیلی تاریک) 120cd/m2 است. اما میزان روشنایی پیشفرض نمایشگرها عددی بسیار بزرگتر است و برای حصول نتایج بهتر، بهویژه در محیطهای تاریک باید از شدت روشنایی نمایشگر کاست. در برخی مانیتورهای مدرن، حسگرهایی (مشابه با گوشیهای هوشمند) وجود دارد که براساس روشنایی محیط کار، شدت روشنایی نمایشگر را تنظیم و تعدیل میکنند.
نسبت کنتراست (Contrast Ratio)
نسبت کنتراست بیانگر اختلاف روشنایی میان تیرهترین رنگ مشکی و روشنترین رنگ سفیدی است که نمایشگر قادر به تولید آن است. ساختار پیکسلی نمایشگرها و توانایی آنها در عبور و انسداد نور برتابیده از واحد بکلایت میزان این پارامتر را معین میکند. بهطور کلی هرچه کنتراست بالاتر باشد، با نمایشگر مرغوبتری روبهرو هستیم. عمق رنگهای سیاه و میزان روشنایی نقاط سفید تصویر در نمایشگری با کنتراست بالا، بسیار بهتر است. هرچه عمق رنگ سیاه بیشتر باشد، روشنایی پیکسلهای سیاه خالص به صفر نیت (حداقل روشنایی) نزدیکتر است. نسبت کنتراست نیز به نوع پنل بسیار وابسته است. نسبت کنتراست ۱۰۰۰:۱ در نمایشگرهای TN و IPS رایج است و در پنلهای VA کنتراست گاه به ۳۰۰۰:۱ یا بالاتر میرسد که بهطور چشمگیری بالاتر از سایر پنلها است.
موارد مذکور همگی در توصیف مشخصهی کنتراست استاتیک صفحاتنمایش است. برخی شرکتها مشخصهای با عنوان نسبت کنتراست دینامیکی یا DCR را در مشخصات مانیتورهای خود برجسته میکنند. این نسبت براساس مدل محاسباتی آن، اعدادی بسیار بزرگتر از نسبت کنتراست استاتیک است و گاه به چند میلیون به یک میرسد. مراقب باشید که این مشخصهها تنها مربوط به حالتهای دینامیک است و فناوریهای مربوط به آن، در عمل چندان کاربردی نیست. لذا در میان مشخصههای یک نمایشگر بیشتر بهدنبال نسبت کنتراست استاتیک آن بگردید و گول ترفندهای مختلف تبلیغاتی شرکتها را نخورید.
عمق رنگ
عمق رنگ یا عمق بیت یک نمایشگر معیاری است از فراوانی تعداد رنگهایی که پنل قادر به تولید و نمایش آن است. این پارامتر را نباید با مفهوم فضای رنگی یا گاموت رنگ یک نمایشگر اشتباه گرفت؛ گرچه این دو مفهوم در پیوند با یکدیگر است.
عمق رنگ یک پنل نمایشگر با سطوح نمایش رنگ هر یک از سابپیکسلهای پنل شامل رنگهای قرمز سبز و آبی تعیین میشود. پیچشهای رنگی مختلف سابپیکسلها اساساً باعث پیدایش رگههای رنگی میشود و هرچه این پیچشها یا به اصطلاح گامهای رنگی بیشتر باشد، هر پیکسل قادر به نمایش رنگهای بیشتری است و انتقال میان رگههای مختلف رنگی روانتر صورت می پذیرد. عمق رنگ بالاتر یک پنل مانع از ایجاد پدیده باندینگ یا جدایش طیفِ رنگی میشود؛ چرا که تعداد رنگهای بسیار بیشتری را در هر پیکسل میتوان بازتولید کرد.
در جدول زیر عمق رنگ انواع پنلها و تعداد گامهای رنگی ارائه شده در هر عمق رنگ ارائه شده است.
تعداد رنگهای قابل تولید نمایشگر | تعداد گامهای رنگی هر سابپیکسل | مجموع عمق بیت هر پیکسل | عمق رنگ |
---|---|---|---|
262,144 | 64 | 18-bit | 6-bit |
16.2-16.7 Million | - | - | 6-bit + FRC |
16.7 Million | 256 | 24-bit | 8-bit |
1.07 Billion | 256 | - | 8-bit + FRC |
1.07 Billion | 1024 | 30-bit | 10-bit |
>68 Billion | 4096 | 36-bit | 12-bit |
در پنلهای TN که گزینههای اقتصادیتری است، هر سابپیکسل تنها توانایی نمایش ۶۴ گام رنگی (۲ به توان ۶) مختلف را دارد و تعداد رنگهای واقعی قابل نمایش توسط چنین پنلی با سه بار ضرب عدد ۶۴ در خودش، ۲۶۲،۱۴۴ رنگ است. در چنین پنلی عمق رنگ هر سابپیکسل ۶ بیت است و لذا این پنل قادر به نمایش رنگهای ۱۸ بیتی (۶×۳) است. لذا عمق رنگ پنلهای TN بسیار محدود است و برای رسیدن به ۱۶ میلیون رنگ متداول در نمایشگرهای LCD، پنل سازان معمولاً از دو تکنیک Dithering و FRC استفاده میکنند. با هر دو تکنیک رنگها به نحوی شبیهسازی میشود که امکان بهبود تعداد رنگهای قابل تولید تا ۱۶.۲ میلیون رنگ فراهم شود. توضیح نحوه ی کار این دو تکنیک جزو اهداف این متن نیست. اما در نظر داشته باشید که استفاده از پنلهایی با قابلیت بومی نمایش عمق رنگ بیشتر، نتیجهی بسیار مطلوبتری در مقایسه با تکنیکهای نرمافزاری افزایش بازهی رنگی هر پیسکل و سابپیسکلهای آن خواهد داشت.
پنلهای VA و IPS عموماً با داشتن عمق رنگ ۸ بیت قادر به تولید ۲۵۶ گام (۲ به توان ۸) در هر یک از رنگهای اصلی هستند و بدین ترتیب با سه بار ضرب عدد ۲۵۶ در خودش، تعداد رنگهای قابل تولید توسط این پنلها بالاتر از ۱۶ میلیون رنگ خواهد شد. بنابراین گفته میشود که چنین پنلهایی قادر به بازتولید رنگهای ۲۴ بیتی است. نمایشگرهای مدرنتری نیز هستند که پیچشهای رنگی بسیار بیشتری را در هر سابپیکسل برمیتابند و عمق رنگ بالاتر ۱۰ یا ۱۲ بیتی دارند. این نمایشگرها قادر به بازتولید رگههای رنگی بسیار بیشتری در هر سابپیکسل دارند. پنلهای ۱۰ بیتی امکان تولید تا یک میلیارد رنگ را داشته و پنلهای ۱۲ بیتی قادر به بازتولید بیش از ۶۸ میلیارد رنگ مختلف در هر پیکسل هستند.
در مشخصات بسیاری از مانیتورهای VA و IPS عبارت پنل یا پشتیبانی از عمق رنگ ۱۰ بیتی تبلیغ میشود؛ باید دقت شود که بیشتر این پنلها ۸ بیتی است که با تکیه بر تکنیک FRC رگههای رنگی بیشتری را شبیهسازی میکنند. این مانیتورها اگرچه تعداد رنگهای بیشتری نسبت به پنلهای ۸ بیتی تولید میکنند؛ اما فرسنگها تا استاندارد یک پنل ده بیتی واقعی فاصله دارند. پنلهای ۱۰ یا ۱۲ بیتی واقعی معمولاً در مانیتورهای گرانقیمت و تخصصی بازار یافت میشود که مختص گرافیستها و تولیدکنندگان محتوای ویدیویی و سینمایی هستند.
گاموت رنگ
یکی دیگر از مشخصههای مانیتور که بهخصوص در هنگام خرید نمونههای حرفهای باید به آن توجه کرد، گاموت رنگ است. گاموت عبارت است از گسترهی رنگهایی که یک نمایشگر قادر به بازتولید آن است. فضاهای رنگ استانداردی وجود دارد که توانایی نمایشگر برای بازتولید رنگها در مقایسه با آنها سنجیده میشود. هر نمایشگر درصد مشخصی از فضاهای رنگ استاندارد را پوشش میدهد. گاموت رنگ هر نمایشگر اساساً در ارتباط با فناوری نور پسزمینهی پنل است و چندان مرتبط با ساختار خود پنل نیست.
بنا به قرارداد گسترهی رنگهایی که چشم انسان قادر به درک آن است، با یک دیاگرام CIE ترسیم میشود. در سطح روشنایی معین (محور Z ثابت) این نمودار بر دو بعد X و Y ترسیم میشود. شکل زیر دیاگرام CIE را نمایش نمیدهد.
دیاگرام CIE گسترهی رنگهای قابل درک توسط چشم انسان را نشان میدهد
هر خط مرزی دیاگرام نعلی شکل CIE متشکل از رنگهای خالص مونوکروماتیک است. فضای داخلی نیز در برگیرندهی رنگهای غیر کروماتیک است که تا رنگ سفید خالص در میانهی دیاگرام امتداد مییابد. توضیح کمی محورهای مختصات این دیاگرام و اعدادی که هر رنگ با آن بیان میشود، موضوعی تخصصی است و در دایره مباحث این مقاله نیست.
اگر مختصات سه رنگ اصلی قرمز، سبز و آبی قابل تولید توسط نمایشگر معین را در این دیاگرام با خطوط صافی به یکدیگر متصل کنیم، مثلث به دست آمده همان گاموت رنگی نمایشگر است. گاموت بهدست آمده، گسترهی رنگهای قابل تولید توسط یک نمایشگر را نشان میدهد. نمایشگرهای لیزری قادر به تولید وسیعترین گاموت رنگ در سیستمی با سه رنگ مبنا هستند؛ اما حتی چنین نمایشگری نیز قادر به بازتولید تمامی رنگهای قابل ادراک توسط چشم انسان نیست. با این حال گاموت این تجهیزات به خوبی به مرزهای دیاگرام CIE نزدیک است.
گاموت رنگ یک نمایشگر لیزری درصد قابل توجهی از دیاگرام CIE را پوشش میدهد
گاموت نمایشگرهای LCD امروزی اختلاف زیادی با مرزهای دیاگرام CIE دارد. رئوس مثلث متناظر چنین گاموتی از خطوط مرزی CIE فاصله گرفته و به مرکز آن نزدیک میشوند. هرچه محدودهی گاموت نمایشگر وسیعتر باشد و رئوس گاموت بتوانند خود را به خطوط مرزی فضاهای رنگ استاندارد نزدیکتر کنند، با نمایشگری تواناتر و قابلیت بازتولید رنگهای بسیار بیشتر روبهرو هستیم. در این حالت دقت رنگهای قابل تولید توسط نمایشگر منطبق بر فضای رنگ استاندارد بوده و نمایشگر رنگهای دقیقی را تولید میکند.
نمایشگرهای LCD (شامل مانیتورهای LED) معمولاً تا حد زیادی قادر به پوشش فضای رنگ مرجع sRGB هستند که در شکل زیر حدود آن ترسیم شده است. با این حال برخی از نمایشگرهای LCD فضای رنگ وسیعتری را نسبت به sRGB پوشش میدهند.
فضای رنگ sRGB
فضای رنگ استاندارد NTSC محدوده وسیعتری نسبت به sRGB داشته و گاه بهعنوان استاندارد مرجع، گاموت رنگ نمایشگرها با آن مقایسه میشود. sRGB تقریبا ۷۲ درصد فضای رنگ NTSC را پوشش میدهد.
سه فضای رنگ استاندارد sRGB ،NTSC و Adobe RGB در مقایسه با یکدیگر
اگرچه فضای رنگ sRGB محدوده وسیعی از رنگها را بهویژه در ناحیهی سبز در مقایسه با چشم انسان پوشش نمیدهد، بااینحال عمدهی محتوای بصری رایج نظیر محیط ویندوز، ویدئوها، برنامههای کاربردی و محتوای وب بر پایهی این فضای رنگ نمایش داده میشود. گاموت هر مانیتور در فهرست مشخصات آن بهصورت درصدی از یک فضای رنگ استاندارد توصیف میشود. همانطور که گفته شد فضای رنگ استاندارد ویندوز مایکروسافت و بیشتر اپلیکیشنهای قابل اجرا در آن sRGB است. تنها در صورتی باید به سراغ مانیتوری با فضای رنگ وسیعتر از sRGB رفت که هدف ویرایش یا تماشای محتوایی با عمق رنگ بالا یا فضای رنگی وسیعتر باشد.
یکی از فضاهای رنگی پرکاربرد در نمایشگرهای امروزی DCI-P3 است. این فضای رنگ عموما در نمایشگرهای OLED و انواع ردهبالا پیادهسازی میشود. اپل این فضای رنگ را Display P3 میخواند و نمایشگرهای خود را مبتنی بر پشتیبانی از این فضا تولید میکند و آن را برای ساخت تجهیزات نزدیکتر به محدودهی بینایی انسان توصیه میکند. DCI-P3 حدود ۲۵ درصد وسیعتر از sRGB است و همان گاموت استاندارد در صنعت فیلمسازی آمریکا است.
دو فضای رنگ sRGB و DCI-P3 در مقایسه با یکدیگر
اگر تأثیر میزان روشنایی (محور Z) را در دیاگرام CIE یا بخشی از آن در نظر بگیریم، یک نمودار سهبعدی به دست میآید که به آن حجم رنگ اطلاق میشود. در دیاگرام حجم رنگ در هر سطحی از روشنایی، نحوهی نمایش رنگها توسط نمایشگر مشخص میشود. نمایشگری که قادر به تولید عمدهی رنگهای یک فضای رنگ معین در هر سطحی از روشنایی باشد و با افزایش شدت روشنایی، محدودهی رنگهای قابل نمایش آن محدودتر نشود، نمایشگر مرغوبتری است. برای مثال دقت رنگ نمایشگرهای QLED در بالاترین سطوح روشنایی تقریبا ثابت میماند.
برخی دیگر از فضاهای رنگ استاندارد شامل Rec.2020 (فضای رنگی ایدهآل نمایشگرهای HDR)، فضای رنگ Adobe RGB (بهترین فضای رنگ برای ویرایش عکس در فوتوشاپ) و Rec.709 (استانداردی برای فضای رنگ تلویزیونهای HD) است.
دقت رنگ
دقت رنگ عبارت است از توانایی یک نمایشگر در نمایش دقیق گامهای رنگی یا رگههای خاکستری مطلوبی که تقاضای نمایش آن از طریق کارت گرافیک به خروجی نمایشگر میرسد. تصور کنید شیئی به رنگ قرمز قرار است در خروجی نمایشگر ظاهر شود، اگر رنگ نمایش داده شده قرمز طبیعی بهنظر برسد و مایل به نارنجی نباشد، دقت رنگ این نمایشگر بالا است. پارامتری به نام Delta E گویای میزان خطای یک نمایشگر و تفاوت رنگ واقعی با رنگ نمایش داده شده است. چنانچه dE<1 باشد، این مانیتور دقت رنگ بسیار بالایی دارد و فاصلهی رنگهای تولید شده در آن با رنگهای طبیعی قابل تشخیص نیست. اگر dE بین ۱ تا ۳ باشد، تمایز رنگها با رنگهای واقعی فقط توسط حرفهایها قابل تشخیص است و اگر dE بزرگتر از ۳ باشد، ممکن است هر فردی متوجه اختلاف رنگهای تولید شده در این نمایشگر با رنگهای طبیعی شود. این پارامتر بیشتر در مانیتورهای حرفهای و برای آفرینندگان هنری و تولیدکنندگان محتوا حائز اهمیت است.
مانیتورهای HDR
برخی از مانیتورهای موجود در بازار از محدوده دینامیکی گسترده یا HDR پشتیبانی میکنند. این فناوری با تولید رنگهای سیاه عمیقتر و رنگهای سفید روشنتر کنتراست را بهبود بخشیده و محدودهی رنگهای وسیعتری را که گفته میشود به رنگهای دنیای واقعی نزدیک است، تولید میکند. مشخصهی لازم یک مانیتور HDR برخورداری از شدت روشنایی بالایی است. شدت روشنایی حداقل 600cd/m2 برای نمایش محتوای HDR توصیه شده است و نمایشگر باید تا حد امکان قادر به پوشش رنگهای فضای رنگی استاندارد Rec.2020 باشد. بسیاری از مانیتورهای دسکتاپ باوجود برجسته کردن پشتیبانی از HDR در مانیتورهای خود، از استانداردهای رنگ و روشنایی بهینه برای نمایش چنین محتوایی فرسنگها فاصله دارند. آنچه بسیاری از این مانیتورها بهعنوان محتوای HDR به کاربر نمایش میهند، در محدودهی استاندارد تعریف محدودهی دینامیکی گسترده واقع نمیشود.
بنابراین یکی از نکات لازم در هنگام خرید یک نمایشگر HDR توجه به حداکثر روشنایی آن نمایشگر است. Vesa HDR استانداردهایی را دراینزمینه تعریف کرده است. استاندارد پایهی تعریف شده با درنظر گرفتن سقف روشنایی ۴۰۰ نیت در یک نمایشگر Vesa HDR400 است. این استاندارد برای نمایش محتوای HDR استاندارد نازلی به شمار میرود. بنا بهنظر کارشناسان Vesa HDR600 استاندارد متعادلی در نمایش محتوای HDR بوده و بهترین حالت که در محدودهی استاندارد Vesa HDR1000 تعریف میشود، بهرهمندی نمایشگر از روشنایی ۱۰۰۰ نیت است. در حال حاضر کمتر مانیتوری یافت میشود که به سطح روشنایی ۶۰۰ نیت و بالاتر دست یابد. بنابراین اگر بهدنبال یک مانیتور HDR هستید، بهتر است بهدنبال خرید نمایشگرهایی باشید که حائز استاندارد Vesa HDR هستند.
زاویه دید
زاویه دید یک نمایشگر حداکثر میدان دید عمودی و افقی نمایشگر است که در آن محتوای رنگ و روشنایی تصویر دستخوش تغییر نشود. زاویه دید غالباً با فرمت A/B بیان میشود که A بیانگر میدان دید افقی و B بیانگر میدان دید عمودی است. برای یک مانیتور دسکتاپ که از لحاظ ارگونومیک درست در مقابل صورت و چشمان شما قرار میگیرد، میدان دید افقی بسیار حائز اهمیت است؛ مگر آن که قصد نصب مانیتور را به دیوار با پایههای نگهدارندهی مخصوص داشته باشید.
ممکن است با حرکت به طرفین تصویری تیرهتر یا روشنتر شود یا رنگها از زوایای مختلف دید دچار پیچش شوند و از طرفین و حاشیهها بسیار متفاوت با آنچه که در مرکز دیده میشود، بهنظر برسد. زاویهی دید معمولاً پارامتری مرتبط با نوع پنل است. همانطور که گفته شد پنلهای IPS بالاترین زاویه دید ممکن را داشته و پنلهای VA و TN بهترتیب در جایگاههای بعدی قرار میگیرند.
نرخ تازهسازی
در مانیتورهای قدیمی CRT، کل تصویر یک صفحه در هر ثانیه بارها با تابش مکرر اشعهی کاتدی تجدید میشد. این اشعه نمایشگر را با سرعت معین هدف قرار میدهد. کارت گرافیک با تنظیم فرکانس عمودی سرعت تابش اشعه را در هر ثانیه مشخص میکرد. اما تصویر در مانیتورهایLCD با روش دیگری تجدید میشود و این طور نیست که کل تصویر هر بار و با سرعت معینی باز ترسیم شود. در این نمایشگرها هر پیکسل بهطور جداگانه و مستقل از دیگر پیکسلها با آهنگ معین، امکان تجدید و تازهسازی در هر ثانیه را دارد. نمایشگرهای LCD نرخ تازهسازی طبیعی ۶۰ هرتز یا ۶۰ بار در ثانیه دارند و مشکلات ناشی از پایین بودن نرخ تازهسازی نظیر ایجاد لرزش (Flickering) و پرش فریم در آنها بسیار کمتر دیده میشود. اگرچه نرخهای تازهسازی بالاتری برای این نمایشگرها در دسترس است، سازندگان مانیتور نرخ تازهسازی ۶۰ هرتز را پیشنهاد میکنند؛ چرا که منطبق بر فرکانس عمودی است که پنلهای LCD با آن کار میکنند.
با افزایش نرخ تازهسازی، مانیتور قادر به نمایش فریمهای تصویر بیشتری در هر ثانیه و افزایش وضوح حرکتی (Motion Clarity) است. اما بهرهمندی از مزایای نرخ تازهسازی بالاتر نیازمند تجهیز سیستم شما به کارت گرافیکی قدرتمند همراهبا رابط اتصال به مانیتور مناسب است. باتوجه به اینکه گیمرها برای داشتن بازی روانتر به نرخ فریمهای فراتر از ۶۰ فریمبرثانیه اهمیت میدهند، معمولاً در بازار بهدنبال مانیتورهایی با نرخ تازهسازی بالاتر از ۶۰ هرتز میروند. از سویی اشتیاق زیاد گیمرها به نمایش حداکثر فریمهای ممکن در خروجی مانیتور، سازندگان نمایشگرهای دسکتاپ را به ساخت مانیتورهای با نرخ تازهسازی بالا از ۷۵ تا ۲۴۰ هرتز سوق داده است. نمایشگرهای گیمینگ ۱۴۴ هرتزی بخش عمدهای از نیاز بازار را در این بخش برآورده میسازند.
قابلیتهای همگامسازی مانیتورها
در تنظیمات کارت گرافیک گزینهای به نام Vsync وجود دارد که تعداد فریمهای خروجی کارت گرافیک را با فرکانس عملیاتی آن یعنی نرخ تازهسازی مانیتور تطبیق میدهد. بدون فعال کردن Vsync کارت گرافیک محدود به فرکانس عملیاتی خروجی خود نمیشود و برپایهی توانایی خود در تولید فریم، سیگنالهای حاوی اطلاعات این فریمها را (شامل رنگ و روشنایی پیکسل به پیکسل) به خروجی نمایشگر ارسال میکند. چنین روندی ممکن است باعث ناهنجاریهایی در تصویر به نمایش درآمده روی مانیتور شود و پدیدهای به نام بریدگی تصویر را ایجاد کند. در این حالت محتوای دو یا چند فیلم همزمان روی مانیتور در حال نمایش است؛ یعنی هنوز ترسیم یک فریم کامل نشده که مانیتور محتوای دیگری برای نمایش دریافت میکند و آن را همراهبا بخشی از فریم قبلی نمایش میدهد. این حالت حاصل تلاش مانیتور برای همراه شدن با تقاضای کاری است که از سوی کارت گرافیک به آن محول میشود. با اعمال قابلیت Vsync نرخ فریم خروجی کارت گرافیک محدود به مرزهای نرخ تازهسازی مانیتور شده و بدین ترتیب میان این دو قطعهی سختافزاری هماهنگی ایجاد میشود. اما در این وضعیت قابلیتهای پردازنده گرافیکی دچار محدودیت اجباری میشود.
پدیدهی بریدگی تصویر حین اجرای بازی ناشی از عدم انطباق نرخ فریم و نرخ تازهسازی مانیتور
شرکتهای سازنده کارت گرافیک برای غلبه بر این مشکل شیوههای همگامسازی مخصوص به خود را توسعه دادهاند که ضمن جلوگیری از بریدگی یا پرش فریم، هیچ محدودیتی در عملکرد پردازندهی گرافیکی اعمال نمیشود. براساس این فناوریها، پردازندهی گرافیکی با حداکثر سرعت به کار خود ادامه میدهد و فریمهای بیشتر و بیشتری را تولید و برای نمایش به خروجی مانیتور ارسال میکند. انویدیا در همین راستا قابلیت همگامسازی G-Sync را توسعه داده است که کنترل عملیات توسط تراشهای با همین نام در مانیتورهای G-Sync انجام میشود. AMD نیز در همین راستا روشی نرمافزاری با نام Freesync توسعه داده که مبتنی بر درگاه ارتباطی DisplayPort 1.2 است و به سبب رایگان بودن آن، در بسیاری از مانیتورهای گیمینگ بهکار گرفته میشود. هر دوی این فناوریها نرخ تازهسازی مانیتور را در هر لحظه با نرخ فریم خروجی کارت گرافیک تطبیق میدهند. به عبارت دیگر نرخ تازهسازی مانیتور در هر لحظه برابر است با نرخ فریم استخراج شده از کارت گرافیک. بدین ترتیب ناهنجاریهای بصری مانند پرش فریم و بریدگی تصویر به کمترین میزان خود خواهد رسید و تجربهی گیمینگ روانی همراه با لگ ورودی کمتر به دست میآید. برای استفاده از فناوری G-Sync در مانیتورهایی که از آن پشتیبانی میکنند، داشتن کارت گرافیک Geforce سری ۱۰ یا ۲۰ انویدیا ضروری است و بهره بردن از قابلیت Freesync نیازمند کارت گرافیک رادئون AMD است.
در میان انواع پنلهای LCD، پنل TN بالاترین نرخ تازهسازی ممکن را دارد و مانیتورهایی از این نوع با نرخ تازهسازی تا ۲۴۰ هرتز نیز در بازار یافت میشود. همچنین سازندگان در پی یافتن راههایی برای بهبود نرخ تازهسازی پنلهای VA و IPS نیز هستند و پنلهایی از این دست با نرخ تازهسازی بالاتر از ۶۰ هرتز نیز در بازار یافت میشوند که البته قیمتهای بالاتری نیز دارند. در بعضی از مانیتورها امکان اورکلاک نرخ تازهسازی مانیتور تا حد معینی پیشبینی شده است. مثلاً نرخ تازهسازی مانیتور Acer Predator Z35 با پنل VA را میتوان از مقدار اصلی ۱۴۴ هرتز به ۲۰۰ هرتز اورکلاک کرد.
قابلیت نصب روی پایه یا دیوار
یکی از مهمترین قطعاتی که همراه با هر مانیتور ارائه میشود پایهی نصب یا استند است. قابلیتهای ارگونومیک هر مانیتور ارتباط تنگاتنگی با استند آن دارد. استند امکان حرکت رو به بالا و پایین، رو به جلو و عقب و زاویه دادن به صفحهنمایش مانیتور را تا ۹۰ درجه ایجاد میکند. اما در نظر داشته باشید هر استندی این قابلیتها را ندارد. هرچه قابلیتهای استند بیشتر باشد، مانیتور را در محیط کار در وضعیت بهتری نسبت به بدن و چشمها میتوان قرار داد.
برخی از مانیتورهای امروزی با قابلیت نصب روی دیوار VESA روانهی بازار میشوند و میتوان آنها را بدون نیاز به قرارگیری روی میز، بر دیوار نصب کرد و ایستگاههای محاسباتی منحصر به فردی ایجاد کرد. چه مانیتور را روی استند قرار دهید و و چه آن را از طریق پایههای نگهدارنده مخصوص به دیوار متصل کنید، مسئله مهم حالت قرارگیری درست بدن و چشمها در جلوی مانیتور است. در شکل زیر وضعیت بهینهی بدن در حالت نشسته و ایستاده رو به روی مانیتور تصویر شده است.
رابطهای اتصال مانیتور
یکی از ویژگیهای مهم هر مانیتور که پیش از خرید باید در نظر گرفته شود، رابطهای اتصال مانیتور و تطبیق آن با خروجیهای کارت گرافیک است.در ادامه این مقاله با دو نوع رابط اتصال اصلی امروزی و کابلهای متناظر آشنا خواهیم شد.
رابط اتصال DisplayPort
یکی از بهترین رابطهای اتصال خروجی گرافیکی رایانه به مانیتورهای امروزی درگاههای دیسپلی پورت است. DisplayPort 1.4، آخرین نسخهی این رابط اتصال امکان پشتیبانی از مانیتور 4K با نرخ تازهسازی ۱۲۰ هرتز را فراهم میکند. رابط اتصال DisplayPort 1.2 نیز پشتیبانی از نمایشگر 4K با نرخ تازهسازی ۶۰ هرتز را ممکن میکند. کابلهای دیسپلی پورت علاوه بر محتوای بصری قادر به انتقال دادههای صوتی هستند و این مسئله مناسب مانیتورهایی است که مجهز به سیستم صوتی داخلی هستند. قابلیت فریسینک AMD نیز مبتنی بر درگاه DisplayPort عمل میکند.
رابط اتصال HDMI
این استاندارد برای اتصال انواع تجهیزات نظیر کارت گرافیک، انواع پلیرها، کنسولهای بازی و ... به نمایشگرهای HD و البته مانیتورها توسعه یافته است. آخرین نسخهی این رابط اتصال یعنی HDMI 2.0 امکان پشتیبانی از مانیتوری با رزولوشن 4K و نرخ تازهسازی ۶۰ هرتز را فراهم میکند. کابلهای HDMI نیز قابلیت انتقال و تحویل محتوای صوتی به اسپیکرهای مانیتور را ایجاد میکنند.
مروری بر انواع نمایشگرها
مانیتورهای LCD
نمایشگرهای کریستال مایع یا LCD مدتی بعد از تلویزیونها در اواسط دههی ۹۰ میلادی به دنیای مانیتورهای کامپیوتر نیز پا گذاردند. این نمایشگرها پنلی متشکل از دو قطعهی شیشهای دارند که فضای بین این دو قطعه با کریستال مایع پر میشود. صفحهنمایش به هزاران سطر و ستون در هم تنیده تقسیمبندی میشود که حاصل این تقسیمبندی ایجاد پیکسلها است. تابش نور بکلایت از لامپهای فلورسنت کاتدی سبب تولید رنگ در پیکسلها میشود. لامپهای فلورسنت طول عمر معادل ۳۰ هزار ساعت دارند. مانیتورهای LCD بنا به قدمت خود و بزرگی بخشی مانند لامپ کاتدی در مقایسه با نمایشگرهای LED ضخیمتر و سنگینتر هستند و معمولاً حداکثر رزولوشن آنها 1080p است. کنتراست رنگ این نمایشگرها در اغلب موارد محدود است. این نمایشگرها در مقایسه با LED قیمت کمتری داشته و مشکل سوختن اجزای داخلی که در مانیتورهای LED رایج است، در آنها وجود ندارد.
ساختار داخلی یک نمایشگر کریستال مایع یا LCD
مانیتورهای LED
از نظر فنی LED نوعی از مانیتورهای کریستال مایع LCD است که در آن بهجای لامپهای فلورسنت کاتدی، از دیودهای ساطع کننده نور یا LED برای تأمین تابش نور پسزمینه استفاده میشود. از همین رو مانیتورهای LED معمولاً روشنتر از LCD بوده و توان مصرفی کمتری دارند. طول عمر مفید LEDها بالغ بر ۵۰ هزار ساعت است. نمایشگرهای LED به دلیل کنتراست رنگ بالاتر و کیفیت تصویر بهتر قیمت بیشتری در مقایسه با LCDها دارند. همچنین به دلیل وجود واحد سختافزاری نور پسزمینه فشردهتر نسبت به لامپهای کاتدی، نمایشگرهای LED باریکتر و سبکتر هستند.
یکی از محدودیتهای مانیتورهای LED امکان سوختن نابهنگام برخی از LEDها است که باعث ایجاد پیکسل مرده روی نمایشگر میشود. بنابراین بهتر است گزینهی اسکرین سیور ویندوز را همواره فعال نگه داریم یا به هنگام عدم استفاده از مانیتور آن را خاموش کنیم. با منسوخ شدن نمایشگرهای LCD، عمدهی مانیتورهای امروزی از نوع LED هستند.
مانیتورهای OLED
OLED فناوری دیود ساطع کنندهی نور ارگانیک است. این فناوری در برخی از تلویزیونهای جدید دیده میشود و بهتازگی راه خود را به دنیای مانیتورها نیز باز کرده است. فناوری نمایشگر OLED تشکیل یافته از موادی برپایهی کربن است که هنگام اتصال به جریان برق از خود نور ساطع میکنند. نمایشگرهای OLED نیازی به منبع نور پسزمینه یا فیلتر جداگانهای برای ایجاد رنگ ندارند. برای سازندگان نمایشگرها OLED فناوری محبوبی است؛ چرا که ساخت نمایشگر برپایه LEDهای ارگانیک ساده است. این نمایشگرها سبک و باریک بوده و حملونقل راحتی دارند.
قابلیت تولید رنگ توسط هر یک از پیکسلها بهصورت مجزا منجر به عمق رنگ عالی در مانیتورهای OLED میشود که بزرگترین نقطهی قوت آن در مقایسه بار قبای خود به شمار میرود.
مانیتورهای QLED
نوع دیگری از نمایشگرها که اخیرا به دنیای مانیتورها نیز راه یافتهند، نمایشگرهای نقاط کوانتومی یا QuantomDot LED است که سامسونگ آن را بهاختصار QLED مینامد. در این مانیتورها که ساختار مشابهی با LEDها دارند، از نانو کریستالهای نیمههادی برای تولید رنگهای قرمز، سبز و آبی مونوکروماتیک خالص استفاده میشود. یک لایهی کوانتومی شامل ذرات کوانتومی به پنل این نمایشگرها اضافه میشود که با تبدیل نور پسزمینه به رنگهای خالص تلفات نوری را کاهش داده، روشنایی و فضای رنگ وسیعی را برای این نمایشگرها به ارمغان می آورند.
نمایشگرهای QLED امکان دستیابی به کنتراست و عمق رنگ سیاه عالی را بههمراه دارند. البته باید به خاطر داشت که مانیتورهای QLED ممکن است سطح روشنایی و فضای رنگ محدودتری در مقایسه با تلویزیونهای ساخته شده با این فناوری داشته باشند، برای مطالعه بیشتر دراینزمینه خوب است پیش از خرید، به بررسیهای مستقل مانیتورهای QLED در سایتهای فناوری مراجعه کنید.
انواع پنلهای نمایشگر
در نمایشگرهای امروزی که عموما برپایهی فناوری LED توسعه یافتهاند، از سه نوع پنل اصلی استفاده میشود که هر یک مزایا و معایب خاص خود را دارند:
- پنل Twisted Nematic یا TN
- پنل Vertical Alignment یا VA
- پنل In-Plane Switching یا IPS
پنلهای مختلف از نظر زاویه دید، زمان پاسخگویی، توان مصرفی و سایر موارد تفاوتهایی با یکدیگر دارند که هرکدام را مناسب کاربرد خاصی میکند. در این مقاله قصد نداریم به توضیح جزئیات و ویژگیهای فنی هریک از این پنلها بپردازیم و فقط مشخصههایی را که هر یک از این پنلها ارائه میکنند، بهطور کلی بیان خواهیم کرد.
پنل TN
برای گیمرهای حرفهای، پنلهای TN اولین انتخاب ممکن است. این پنلها بالاترین نرخ تازهسازی و زمان پاسخگویی را بین تمامی مانیتورهای LCD و LED دارند. پنلهای TN بهعنوان یکی از قدیمیترین فناوریهای نمایشگر دقت رنگ چندانی ندارند و گسترهی رنگ و زاویه دید محدودی ارائه میدهند. با این وجود مانیتورهای مجهز به این پنلها، مقرونبهصرفه ترین نمایشگرهای موجود در بازار کامپیوتر هستند که آنها را تبدیل به گزینهی جذابی برای گیمرها کرده است. اگر بهدنبال استخراج بالاترین سطح عملکرد ممکن از کامپیوتر گیمینگ خود هستید، پنل TN گزینهای غیر قابل چشم پوشی است. TN تنها پنل نمایشگری است که نرخ تازهسازی آن حداکثر به ۲۴۰ هرتز میرسد. بنابراین میتواند تجربهی گیمینگ بسیار خوبی را برای کاربران رقم بزند، به شرط آنکه کارت گرافیک آنها نیز قادر به تولید حداکثر فریم ممکن در هر ثانیه باشد. همانطور که گفته شد، این پنلها در مقایسه با انواع IPS و VA زاویه دید محدودتری دارند. اگرچه زاویه دید پنلهای TN معمولاً بهصورت ۱۶۰/۱۶۰ بیان میشود، ولی اندازه گیری و بیان چنین اعدادی مبتنی بر شیوههای سنجش نهچندان کارآمد سازندگان پنلها است و نباید به آن اطمینان زیادی کرد.
پنلهای IPS
برخلاف TN، پنل IPS بالاترین زوایای دید و دقیقترین رنگها را ارائه میدهد. پنلهای IPS بهطور اختصاصی با هدف جبران محدودیت پنلهای TN طراحی و تولید شدهاند. این پنلها بیشتر مناسب تولیدکنندگان محتوا، گرافیستها و سینماگرانی است که دقت رنگ و نزدیک بودن نتایج خروجی نمایشگر به دنیای واقعی برایشان اهمیت دارد. پنلهای IPS عموماً نرخ تازهسازی و زمان پاسخگویی کمتری در مقایسه با پنلهای TN دارند. اکثر این پنلها به نرخ تازهسازی ۶۰ هرتز و کنتراست ۱۰۰۰:۱ محدود هستند. با این وجود با برخورداری از فناوری همگامساز تصویر مثل G-Sync و Freesync، یک نمایشگر IPS بهطور بالقوه میتواند یکی از بهترین راهکارها برای اجرای بازی و همزمان داشتن کیفیت تصویری ممتاز باشد. پنلهای IPS زاویه دید وسیعتری در مقایسه با VA و TN داشته و میدان دید ذکر شده در مشخصات فنی آنها معمولا ۱۷۸/۱۷۸ است.
پنلهای VA
پنلهای VA دقیقا جایگاهی میان پنلهای TN و IPS دارند. پنلهای VA با بهرهمندی از نرخ تازهسازی خوب، کنتراست عالی و عمق رنگ بهتر در مقایسه با مدلهای TN، جایگزینی برای این پنلها به شمار میروند. البته باید همچنان در نظر داشت که نرخ تازهسازی و زمان پاسخگویی پنلهای TN در کارهایی مثل گیمینگ ارجحیت دارد. پنلهای VA برای تماشای محتوای چند رسانهای یا اجرای اپلیکیشنهای آفیس و ویرایش عکس و متن و بهطور کلی بهعنوان یک مانیتور مصارف عام، بهترین گزینه هستند. اگرچه پنل VA زاویه دید وسیعتری در مقایسه با TN دارد، اما با فاصله گرفتن از مرکز دید مانیتور و حرکت به اطراف ممکن است شاهد ایجاد پیچش در رنگ و کنتراست تصویر باشیم. برای برخی افراد این پیچش چندان محسوس نیست و برای افراد دیگر ممکن است بهشدت قابل درک و گیج کننده باشد. کنتراست ۳۰۰۰:۱ در نمایشگرهای VA مرسوم است و گاه کنتراست به ۵۰۰۰:۱ نیز میرسد.
اکنون که با انواع پنلهای LCD آشنا شدیم دو نکتهی کلیدی را در انتخاب نوع پنل به یاد داشته باشید:
۱. کنتراست مهمترین فاکتور در کیفیت تصویر و اطمینانپذیری یک نمایشگر است؛ اگر نمایشگری کنتراست ۳۰۰۰:۱ داشته باشد، کیفیت تصویری بهتر از نمونهای با کنتراست ۱۰۰۰:۱ ارائه میدهد. بدین ترتیب بهصورت خلاصه پنلهای VA بهترین کیفیت تصویر را در میان این سه نوع پنل ارائه میدهد.
۲. بسیاری از پنلهای TN امروزی اختلاف رنگ چندانی با پنلهای IPS و VA نشان نمیدهند. اگرچه اعتقاد عمومی بر آن است که دقت رنگ و کنتراست پنلهای TN در مقایسه با پنلهای رقیب کمتر است، این احتمال وجود دارد که تا حدی متوجه اختلاف کیفیت تصویر در یک پنل TN در مقایسه با IPS و VA نشوید. در بسیاری از مانیتورهای گیمینگ برای افزایش سرعت پاسخگویی از پنلهای TN استفاده میشود. کیفیت رنگ پنل در نمایشگرهای امروزی بیشتر در ارتباط با قیمت آن محصول است و نوع پنل تأثیر چندانی در قیمت محصول ندارد.
چه مانیتوری برای ما مناسب است؟
حال که با انواع مانیتورها، فناوریهای نمایشگر و ویژگیهای کلیدی یک مانیتور آشنا شدیم، به خوبی میتوان به این پرسش پاسخ داد که بهترین مانتیور مصارف عام، حرفهای و گیمینگی را که مناسب کار شما است، چگونه میتوان یافت.
نکات اصلی در خرید مانیتور مصارف عام
همانطور که گفته شد مانیتورهای مصارف عام برای استفادههای روزمره، تماشای ویدئو، مرور وب، کار با ویندوز، اجرای نرمافزارهای غیرگرافیکی و آفیس بهترین گزینه است. برای چنین کاربردهایی، داشتن مانیتوری با خصوصیات پایه و به دور از فناوریهای گرانقیمت در ذهن اغلب کاربران است. بنابراین اولین گزینه رفتن به سراغ مانیتورهای ارزانقیمت بازار است. اما اگر بهدنبال مانیتوری هستید که به خوبی در انجام امور محاسباتی، سرگرمیهای خانگی و کارهای گرافیکی غیرحرفهای شما را یاری کند، ادامهی این مطلب را بخوانید.
حتی افرادی که بهدنبال مانیتورهای معمولی میروند کیفیت تصویر نامطلوب را بر نمیتابند. نسبت کنتراست تصویر مهمترین معیاری است که در کیفیت تصویری که از مانیتور خود دریافت میکنید، تأثیر بهسزایی دارد. پس از کنتراست غنای رنگ، دقت در نمایش رنگها و رزولوشن جایگاههای بعدی را در انتخاب یک مانیتور مصارف عام به خود اختصاص میدهند. نمایشگری که فضای رنگ گستردهای را پوشش میدهد و بهویژه نمایشگرهای HDR، تصویری با رنگهای غنیتر و نزدیکتر به دنیای واقعی ارائه میدهند. پنلهای VA کنتراستی ۳ تا ۵ برابر پنلهای IPS یا TN دارند. اگر یک پنل VA و IPS را با سطح روشنایی و استانداردهای کالیبراسیون همسان در کنار یکدیگر قرار دهیم، نمایشگر VA در عرصهی کیفیت تصویر بهسادگی از دو پنل دیگر پیشی میگیرد.
اگر بیش از ۸ ساعت در روز پشت مانیتور مینشینید، حتماً نمایشگری بدون لرزش Flicker-Free تهیه کنید. این نمایشگرها در هر سطحی از روشنایی لرزش ندارند و حتی افرادی که نسبت به لرزش تصویر حساس هستند، از کار با چنین مانیتورهایی ناخوشایند نخواهند بود.
موضوع دیگری که در بازار رواج یافته، خرید مانیتورهایی با قابلیت فیلتر نور آبی است. نور آبی حامل طول موج کوتاه و فرکانس بالایی است که آن را در انتهای محدودهی نور قابل رویت و در نزدیکی نور ماوراء بنفش قرار میدهد. گفته میشود که این تابش تأثیرات مضری بر سلامتی و بینایی افراد دارد. بعضی از محققان نور آبی را برای بدن بیزیان میدانند و برخی برای آن مزایا و معایبی برمیشمرند. گاه گفته میشود که تأثیر این نور به دلیل استفاده از گوشی همراه پیش از خواب و در محیط تاریک بیشتر است و چرخهی خواب را متاثر میسازد. گذشته از مزایا و معایب نور آبی، بیشتر سیستمهای عامل نظیر ویندوز ۱۰ حالتهایی برای کاهش نور آبی دارند. هرچند بسیاری از مانیتورها قابلیت فیلتر نور آبی را در میان مشخصههای خود دارند، ضرورتی برای تجهیز مانیتور به این ویژگی وجود ندارد. کاهش روشنایی آبی بهطور ذاتی یا از طریق برخی فیلترها تمام رنگهای دیگر و دقت نمایش آنها را متاثر میسازد و ممکن است باعث پیدایش جلوهای غیرطبیعی در تصاویر گرافیکی و ویدئوها شود. اگرچه کاهش سطح نور آبی از خستگی چشمان شما در هنگام کار با کامپیوتر میکاهد، اما میتواند کالیبراسیون رنگ نمایشگر را به هم بزند. در اولویت قرار دادن فیلتر نور آبی برای خرید یک مانیتور به هیچ وجه لازم نیست، ولی باتوجه به استقبال بازار از این رویه، این روزها کمتر مانیتوری میتوان یافت که چنین قابلیتی نداشته باشد.
نکات اصلی در خرید مانیتورهای حرفهای
کاربران حرفهای نیازهای خاص خود را دارند و نمایشگری میخواهند که بتواند نیازهای آنان را برآورده کند. برای یک عکاس، فیلمبردار، نشر آزما، طراح وب، آفرینندهی هنری، گرافیست حرفهای، طراح گیم، طراح صنعتی و تمام افرادی که نیاز به کنترل دقیق رنگها داشته باشند، مانیتوری با دقت رنگ بالا و پشتیبانی از گسترهی رنگ وسیعتر ابزاری ضروری است. مانیتورهای IPS با برخورداری از دقت بالا در نمایش رنگها اولین گزینهی حرفهایها است.
در بازار مانیتورهایی یافت میشود که از سوی شرکت سازنده دقت رنگ بالای آنها تأیید شده است. این مانیتورها اگرچه گرانتر از انواع دیگر است، اما بهعنوان خریدی ارزشمند در دنیای نمایشگرهای حرفهای توصیه میشود. اگر بهدنبال مانیتوری هستید که بلافاصله پس از نصب و بدون نیاز به کالیبراسیون اضافی، به خوبی بتوان بر دقت رنگهای آن اتکا کرد، بهترین راه خرید مانیتوری از پیش کالیبره شده و با دقت رنگ بالا است. مانیتورهای حرفهای باید بدون نیاز به هرگونه کالیبراسیونی آماده به کار باشند؛ چرا که همه افراد نمیتوانند نتایج دلخواه و مناسبی از کالیبراسیون دستی یک نمایشگر به دست آورند و این نیازمند آزمون و خطای بسیار است. در این میان معیاری با نام Delta E وجود دارد که میزان تفاوت در ادراک بصری دو رنگ را بیان میکند و نشاندهندهی دقت رنگ یک مانیتور است. اگر در مشخصههای یک مانیتور میزان این پارامتر کمتر از ۲ باشد، این مانیتور از نظر دقت رنگ وضعیت مطلوبتری دارد.
در این میان افرادی نیز هستند که بهدنبال گزینهای برای اعمال کالیبراسیون دلخواه و مورد نظر خود در میان مانیتورها میگردند. این افراد برای دستیابی به کالیبراسیون مورد نظر خود دو راه در پیش رو دارند. راه اول استفاده از OSD مانیتور و راه دیگر کالیبراسیون نرمافزاری نمایشگر است. کاربران حرفهای ممکن است مانیتورهایی تهیه کنند که اگرچه تاییدیهی دقت رنگ ندارند، ولی طی کالیبراسیونی حرفهای، به دقتِ رنگِ مورد نظر تولیدکنندگان نزدیک میشوند. گزینههای کالیبراسیون یک مانیتور ممکن است در برگیرندهی دقت رنگ در گاموتهای مختلف، دماهای رنگ و منحنیهای گامای متفاوت باشد. مانیتورهای با گاموتهای رنگی مختلف از sRGB به بالا، دماهای رنگی از ۵ هزار تا ۷۵۰۰ کلوین و تنظیمات پیشفرض گاما از ۱.۸ تا ۲.۴ در دسترس است. مانیتورهای مورد استفاده برای تولید فیلم و محتوای ویدئویی باید از استاندارد گامای BT.1886 پشتیبانی کنند. در ضمن تولیدکنندگان محتوا اگر بیش از ۸ ساعت با نمایشگر خود کار میکنند، باید بهدنبال مانیتوری عاری از لرزش تصویر باشند. البته بسیاری از مانیتورهای امروزی چنین قابلیتی را ارائه میدهند.
موضوع دیگری که برای آفرینندگان هنری و تولیدکنندگان محتوا در خرید مانیتور حائز اهمیت است، عمق رنگ نمایشگر است. هرچه تعداد بیتهای رنگ بالاتر باشد، مانیتور در امور حرفهای کاربرد بهتری دارد. حرفهایها دست کم به مانیتوری با عمق رنگ طبیعی ۱۰ بیت نیاز دارند. پنل ۸ بیتی جوابگوی برخی نیازهای گرافیستهای حرفهای نخواهد بود. اگر از لحاظ بودجه در مضیقه نیستید، حتماً به سراغ پنلی با عمق رنگ ۱۲ بیتی بروید.
البته در کنار داشتن مانیتوری با عمق رنگ ۱۰ تا ۱۲ بیت که اطلاعات رنگ بسیار بیشتری را نسبت به مانیتورهای عادی پوشش میدهد، نیاز به کارت گرافیکی خواهید داشت که بتواند خروجی سیگنال ۱۰ یا ۱۲ بیتی را به سمت آن نمایشگر ارسال کند. بسیاری از کارتهای گرافیک مخصوص مصارف عام خروجی سیگنال محدود به ۸ بیت دارند.
نکات اصلی در خرید مانیتور گیمینگ
در بازار مانیتورهای گیمینگ گزینههای زیاد و اصطلاحات بازاریابی سردرگمکنندهی فراوانی پیشروی خریداران گیمر وجود دارد. در ادامه این مطلب به بررسی مهمترین ویژگیهایی خواهیم پرداخت که کاربران گیمر در هنگام خرید یک مانیتور گیمینگ باید وقت بیشتری صرف بررسی آن کنند.
برای گیمینگ رقابتی و آنلاین سرعت در اولویت پارامترهای انتخاب مانیتور است. سرعت بهمعنای نرخ تازهسازی بالای دستکم ۱۴۴ هرتزی، کمترین میزان لگ ورودی و حداقل زمان پاسخگویی (کمتر از ۵ میلیثانیه) است. این پارامترها شما را محدود به خرید مانیتوری با اندازه ۲۵ تا ۲۷ اینچ خواهد کرد. بهای افزایش سرعت نمایشگر، کاهش چگالی پیکسلی و محدود شدن گسترهی رنگ و دقت در نمایش رنگها است.
اما برای گیمرهای غیرحرفهای که به داشتن ۱۴۴ فریم در هر ثانیه یا تعداد فریمی بیشتر از آنچه برای اجرای روان بازی ضروری است، اهمیتی نمیدهند و در عین حال مایل هستند که نمایشگر آنها کیفیت تصویر ممتازی در پخش ویدئو و کارهای آفرینش گرافیکی ارائه دهد، گزینههای دیگری وجود دارد. برای این افراد خرید نمایشگری بزرگتر از ۳۰ اینچ و با چگالی پیکسلی زیاد همراهبا استانداردهای رنگ غنیتر مثل HDR ارجحیت دارد.
حداقل نرخ تازهسازی یک مانیتور گیمینگ ایدهآل باید ۷۵ هرتز و آمیخته با کمترین زمان پاسخگویی ممکن باشد که در بازار یافت میشود. از آنجایی که نرخ تازهسازی برای گیمرها بیشترین اهمیت را دارد و مانیتوری با نرخ تازهسازی بالاتر، نمایش تعداد بیشتری از فریمهای استخراج شده از کارت گرافیک را پوشش میدهد، بیشتر مانیتورهای گیمینگ امروزی از نرخ تازهسازی بالای ۱۴۴ هرتز پشتیبانی میکند. افزون بر این حداکثر زمان پاسخگویی یک مانیتور گیمینگ نباید از ۵ میلی ثانیه تجاوز کند. صرفنظر از این موارد، مانیتورهای گیمینگ ارزشمندی با نرخ تازهسازی ۶۰ هرتز نیز در بازار وجود دارد که رزولوشنهای بالاتر از 1080p دارند. اگر بهدنبال مانیتوری ۶۰ هرتزی هستید و قصد بازی روی آن را دارید، نمونهای انتخاب کنید که از G-Sync یا Freesync پشتیبانی کند.
حاصل ترکیب یک کارت گرافیک ردهبالا و کاهش رزولوشن بازی دستیابی به تعداد فریمهای بیشتر است و برای پوشش بهترین فریمها باید به مانیتوری با نرخ تازهسازی بالاتر مجهز شوید. برخی از مانیتورها رزولوشن محدودتری داشته و در عوض از نرخ تازهسازی بالاتری پشتیبانی میکند. مثلاً Acer Predator z35 با داشتن رزولوشن QHD که یک رزولوشن متعادل برای گیمینگ است، نرخ تازهسازی ۲۰۰ هرتزی داشته و از سویی به قابلیت G-Sync انویدیا مجهز است. اگر مانیتوری سریع برای یک بازه طولانیمدت خریداری میکنید، به یاد داشته باشید که عمر مفید کارت گرافیک شما بین ۱ تا ۳ سال است و ممکن است در عناوین آینده گیم، کارت گرافیکتان یارای همراهی و مطابقت با توانمندیهای مانیتور را نداشته باشد.
لگ یا تأخیر ورودی مسئلهی دیگری است که گیمرها در خرید مانیتور باید به آن توجه کنند. تأخیر ورودی عبارت است از مدت زمانیکه مانیتور شما سرعت تشخیص خروجی ارسال شده از کارت گرافیک میکند، این همان زمانی است که برای نمایش تأثیر ناشی از فشردن یک دکمهی جوی استیک یا کیبورد روی نمایشگر صرف میشود. مانیتورهایی که نرخ تازهسازی بالاتری دارند، عموماً لگ ورودی کمتری دارند. میزان لگ ورودی معمولاً در مشخصات یک مانیتور بیان نمیشود و برای احراز این عدد باید به سایتهایی نظیر Displaylag و بررسیهای مستقل مانیتور در فضای وب مراجعه کرد.
نکتهی دیگر در خرید مانیتور گیمینگ توجه به قابلیتهای همگامسازی این محصولات است. همانطور که گفته شد فناوری همگام ساز G-Sync انویدیا که با کارتهای گرافیک ساخت این شرکت انطباق دارد و فری سینک AMD که با کارتهای رادئون سازگار است، در بسیاری از مانیتورهای گیمینگ امروزی دیده میشود. هدف هر دو فناوری که اولی مبتنی بر سختافزار و دومی بر پایهی نرمافزار کار میکند، کاهش بریدگی و پرش تصویر است. هر دو فناوری باعث افزایش بهای مانیتور میشوند؛ اما معمولاً مانیتورهای G-Sync که بر پایهی یک تراشهی سختافزاری عمل میکنند، بهای بیشتری دارند. اگر بودجهی شما اجازهی خرید یک کارت گرافیک اقتصادی یا میانرده را میدهد، مانیتوری با حداقل نرخ تازهسازی بخرید که به یکی از این دو فناوری همگامساز مجهز شده باشد.
استدلال دیگری که در خرید مانیتور گیمینگ میتوان داشت سختافزاری است که هماکنون در کیس کامپیوتر شما جا خوش کرده است. یکی از مهمترین قطعاتی که خرید مانیتور متاثر از آن است، کارت گرافیک است. اگر کارت گرافیک GTX یا RTX سری ۱۰ یا ۲۰ انویدیا در اختیار دارید، بهترین پیشنهاد خرید مانیتوری با قابلیت G-Sync است. آنهایی که کارت گرافیک Radeon RX یا Radeon Vega در اختیار دارند، باید بهدنبال مانیتورهای فریسینک بگردند. براساس اعلام انویدیا بخشی از مانیتورهای فریسینک نیز قابلیت پشتیبانی از G-Sync را دارند که فهرست چنین مانیتورهایی از این لینک قابل مشاهده است. هر دوی این فناوریها معادل یکدیگر است و تفاوت چندانی در اجرا ندارند. گرچه این باور وجود دارد که G-Sync خروجی بهتری را به نمایش میگذارد.
رزولوشن مانیتور گیمینگ نیز متاثر از کارت گرافیکی است که در اختیار دارید. اگر کارت گرافیک RTX 2080 TI یا RTX Titan در اختیار دارید، در خرید یک مانیتور گیمینگ 4K با حداقل نرخ تازهسازی ۶۰ هرتز درنگ نکنید؛ چون بدون داشتن چنین نمایشگری قابلیتهای کارت گرافیک شما عقیم خواهد ماند. اگر به کارتهای گرافیک رده بالای GeForce یا Radeon دسترسی دارید خرید مانیتوری با رزولوشن QHD با نرخ تازهسازی بالا توصیه میشود. اگر کارت گرافیکی میانرده یا اقتصادی در اختیار دارید، حداکثر امکان اجرای روان بازیهارا در رزولوشن 1080p خواهید داشت. بنابراین برای بازی در این رزولوشن، مانیتوری متناظر با بالاترین نرخ تازهسازی ممکن و حتی الامکان فناوری همگامساز متناسب با کارت گرافیک خود تهیه کنید.
سخن آخر
در این مقاله سعی شد تمامی نکات و مواردی که برای خرید یک مانیتور برای کاربردهای گوناگون حائز اهمیت است، پوشش داده شود. نکات و موارد اصلی را که در این مقاله گفته شد، در ادامه بهصورت خلاصه برای جمع بندی بحث مرور میکنیم.
- برای پرهیز از هزینههای اضافی، هدف خود را از خرید مانیتور جدید مشخص کنید. هر مانیتور محدودهی کاربردی مشخصی دارد.
- هرچه رزولوشن و کنتراست مانیتور بالاتر باشد، تصویر بهتری به دست میآورید.
- اگر رزولوشن مدنظر شما 1080p است، مانیتوری بزرگتر از ۲۷ اینچ تهیه نکنید. بهترین اندازه برای QHD بین ۲۷ تا ۲۸ اینچ است و مانیتورهای 4K با اندازهی بزرگتر از ۲۸ اینچ تجربهی بهتری ایجاد میکنند.
- هرچه نرخ تازهسازی بالاتری داشته باشید، بازی روانتری تجربه خواهید کرد. برای اجتناب از بریدگی تصویر سعی کنید مانیتوری مجهز به فناوریهای همگام ساز بخرید.
- زمان پاسخگویی بهتر مانع از پدپدهی هالهزایی و تاری تصاویر در حرکت سریع میشود.
- عمق رنگ بیشتر مانیتور باعث بازتولید رنگهای بسیار بیشتر نسبت به حالت عادی میشود و از طرفی از ایجاد پدیدهی جدایش طیف رنگی جلوگیری میکند.
- پنلهای VA بیشترین کیفیت تصویر را برای پوشش چندرسانهای دارند. پنلهای IPS بهترین زاویه دید و دقت رنگ را برای کاربردهای حرفهای داشته و پنلهای TN با داشتن بالاترین نرخ تازهسازی و زمان پاسخگویی بهترین گزینه برای گیمینگ هستند.